پخش زنده
امروز: -
درباره اینکه امام زمان کجا زندگی میکنند و چطور میشود با ایشان ارتباط برقرارکرد باید گفت آن حضرت در بین ماحضور دارند و ما با داشتن شرایطی میتوانیم ایشان را ملاقات کنیم.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما،یکی از مسائل عمومی که در مورد غیبت کبری مطرح است این است که محل زندگی حضرت در این دوران کجاست؟ در این مورد باید دوران مختلف زندگی امام زمان را مد نظر گرفت. دوره اول زندگی ایشان که از ولادت تا شهادت امام عسکری در سال ۲۶۰ است، در این پنج سال عموم روایات بر زندگی امام در سامراء تاکید دارند.
فردی روایت میکند :من آمدم به سر من رأی (سامرا) و ملازم در خانۀ امام ابی محمد (ع) شدم و بیآنکه اجازۀ ورود خواهم، مرا خواست و چون نزد او در آمدم و سلام دادم، به من گفت: ای أبا فلان، حالت چطور است؟ و سپس به من فرمود: ای فلانی بنشین، سپس از حال جمعی مردان و زنان خاندان من از من پرسش کرد، سپس فرمود: برای چه به اینجا آمدی؟ در پاسخ گفتم: برای شوق خدمت کاری شما.
گوید: به من فرمود: پس در خانه بمان، من با دیگر خدمتکاران در خانۀ آن حضرت به سر میبردم و سپس به مقامی رسیدم که برای آنها از بازار نیازمندی هایشان را خرید میکردم و بیاجازه بدان حضرت وارد میشدم هر وقت مردانی در خانه بودند. یک روز وارد بیرونی آن حضرت شدم که آمادۀ پذیرایی از مردان بود و آن حضرت در آنجا بود و در اطاق یک حرکتی شنیدم، آن حضرت به من فریاد کرد: به جای خود باش، قدم فرا مگذار، من جرأت نکردم که برآیم و نه درآیم و کنیزکی برابر من از اطاق بیرون شد و چیز سر پوشیدهای با او بود.
سپس فریاد کرد که: بیا درون، من به درون اطاق رفتم و آن کنیزک را آواز داد و برگشت و به او فرمود: از آنچه با خود داری پرده بردار، او سر پوش را بالا زد از روی پسر بچه سپیده و زیبا رخی، و شکم او را باز کرد و بناگاه دیدم یک رشته موی سبز نه سیاه از زیر گلویش تا نافش کشیده و به من فرمود: این صاحب الامر شما است، سپس به آن کنیزک فرمود: او را با خود بر، با خود برد و پس از آن دیگر تا ابو محمد وفات کرد او را ندیدم.
این روایت و چند روایت دیگر به تصریح اشاره دارند که امام عصر در دوران ولادتشان تا شهادت پدر صرفاً در سامرا بودهاند. اجماع وجود دارد که حضرت در آن ۵ سال در سامرا بودهاند.
در دوره دوم که دوره غیبت صغری است، دو مکان برای زندگی حضرت ذکر شده است.
امام صادق فرمود:برای حضرت قائم (عج) دو غیبت است: یکی کوتاه و دیگری دراز، در غیبت اول جز شیعیان مخصوص از جای آن حضرت خبر ندارند، و در غیبت دیگر جز دوستان مخصوصش از جای او خبر ندارند (مقصود از دوستان مخصوص خادمان و اهل بیت آن حضرت است).
در این روایت در مورد اینکه حضرت کجا هستند اشارهای ندارد.دسته دیگری از روایات هست که در غیبت صغری مکانی را برای زندگی حضرت ولی عصر مشخص میکنند.
امام صادق (ع) فرمود :یعنی به ناچار صاحب الامر (ع) از نظرها غایب شود و به ناچار در این غیبت از عموم مردم کناره گیری میکند و چه خوب منزلی است «طیبه».
طیبه صفت مدینه است، لذا به استناد این روایت، حضرت در مدینه هم رفت و آمد داشتهاند. با توجه به اینکه امام در دوران غیبت صغری عموماً در عراق و سامرا بودهاند، مدینه را نیز برای آن حضرت ذکر میکنند.
لذا سامرا و مدینه به استناد روایات در دوران غیبت صغری برای مکان زندگی حضرت ذکر شده است.
اما در دوره غیبت کبری چند مکان را برای امام ذکر کردهاند.
اولین جایی که ذکر شده شهر مدینه است.
ابابصیر از امام باقر ذکر میکند ،صاحب امر ناگزیر به یک کناره جویی و عزلتی است و آن خانه طیبه چه خانه خوبی است که به واسطه همراهی آن سی نفر وحشتی وجود ندارد.نقش این سی نفر این است که هر کس به حضرت متوسل شود، گاهی گره گشایی حضرت از طریق این افراد است. این سی نفر برای کارگزاری امام هستند. اینها به عنوان محافظ برای امام عمل میکنند. دارای طول عمر غیرعادی نیستند. این افراد از طریق خود امام انتخاب میشوند. نواب خاص در دوره غیبت صغری از امام حکم داشتند و موظف بودند خود را به مردم معرفی کنند ولی آن 30 نفر ماموریت اینچنینی ندارند. در راس اینها هم جناب خضر هستند.
با این روایت مشخص میشود که یکی از مکانهایی که امام در دوره غیبت کبری زندگی میکنند، مدینه است.
فرق این روایت با روایتی که از امام صادق (ع) خواندیم که حضرت فرمودند «لابد لصاحب هذا الامر من غیبه و لابد له فی غیبته من عزله و نعم المنزل طیبه» این است چون در اینجا به آن سی نفر اشارهای نشده است، نشان میدهد که این روایت مربوط به دوران غیبت صغری است. چون وجود سی نفری که ذکر کردیم مخصوص غیبت کبری است.
بیشتر بخوانید:دعای فرج، زیباترین دعای سلامتی امام زمان (عج)
دومین مکانی که در دوره غیبت کبری به عنوان محل زندگی حضرت نقل میشود، کوهی است به نام ذیطوی. این ناحیه در یک فرسخی مکه و در محدوده حرم است.
امام باقر می فرماید: برای صاحب این امر در این نواحی غیبتی خواهد بود. سپس با دست به منطقه ذیطوی اشاره کردند.
امام صادق (ع) میفرماید: گویی قائم را با چشم خود می بینم که با پای برهنه در ذی طوی سرپا ایستاده، همانند حضرت موسی (ع) نگران و منتظر است که به مقام ابراهیم بیاید و دعوت خود را اعلام کند.
به نظر میرسد که ذی طوی منطقهای است که در نزدیکی ظهور و قیام، حضرت از آنجا به مکه میروند و سه روز اعتکاف میکنند و آیه «امن یجیب…» میخوانند و آنگاه که اذن برای خروج به حضرت داده میشود، در مقام ابراهیم پشت به کعبه میکنند و با آن ۵ جمله خود را معرفی میکنند و قیام آغاز میشود.
ظاهراً ذی طوی محلی برای زندگی آن حضرت در زمان نزدیک ظهور یا مقارن ظهور است.
در واقع منظور ما از غیبت این است که حضرت پنهان است و یا اینکه شناخته نمیشود؟ غالب مفسرین بر این باورند که امام شناخته نمیشوند. نظیر داستان یوسف که برادرانش او را نشناختند. حال اینکه ما به ذی طوی برویم اینطور نیست که بتوانیم حضرت را بشناسیم. خدا هر طور که صلاح بداند، ولی خود را حفظ میکند.
سومین منطقهای که برای محل زندگی حضرت نقل شده رضوی است. این ذی طوی و رضوی دو مکان هستند که در دعای ندبه هم به آن اشاره شده است.
رضوی کوهی است در منطقه روحاء، بیرون از مدینه که در فاصله ۷ منزلی از مدینه قرار دارد. عبدالاعلی مولی آل سام میگوید: همراه امام صادق (عج) از منزل خارج شدم. چون به روحاء رسیدیم، آن حضرت گردن کشید و به کوه آن منطقه نگاه کرد و به من فرمود: این کوه را میبینی؟ به آن رضوی میگویند. همانا در آن، هر درخت میوهداری است و آنجا محل امن خوبی برای شخص ترسان است این جمله را دوبار تکرار فرمود همانا برای صاحب این امر در آن دو غیبت خواهد بود؛ یکی، کوتاه و دیگری، طولانی.
چهارمین منطقهای که بیان میکنند، بر اساس این روایت است که امام صادق میفرماید برای صاحب امر شباهتی به حضرت عیسی است که این شباهت این است که دائماً در حال سفر هستند.
بر اساس این روایت حضرت در هر منطقهای ورود میکنند و منطقه خاصی برای زندگی حضرت ذکر نشده است.
پنجمین منطقهای که ذکر میشود، جزیره خضراء است. قبل از اینکه در مورد جزیره خضراء صحبت کنم در مورد مکان حضرت در دوران ظهور نکاتی را عرض میکنم.
امام صادق در مورد مسجد سهله میفرماید : آنجا اقامت گاه صاحب ما است، هنگامی که با اهلش قیام کند.
امیرالمومنین میفرماید گویی او را با چشم خود می بینم که از وادی السلام عبور کرده، بر فراز اسبی که سپیدی پاها وپیشانی اش همی درخشد، به سوی مسجد سهله در حرکت است، وزیر لب زمزمه دارد وخدا را این گونه میخواند: (لا إله الاّالله حقّاً حقّاً…)
آیا امام زمان (عج)دارای همسر و اولاد می باشند؟
در مورد این که، امام زمان (عج) دارای همسر و فرزندانی هستند یا نه؟ دلیل قطعی بر وجود یا عدم آن نداریم و بین علما اختلاف است اما روایات متعددی وارد شده است که امام زمان (عج) دارای همسر و اولاد میباشد.
۱. دعاها:
علاوه بر روایات و قواعد کلی، برخی دعاها نیز که از معصومین ( علیهم السّلام ) صادر شده، دلالت دارند بر اینکه برای حضرت اهل و عیال و فرزندانی است و در حق آنها دعا شده است. در این دعاها تعبیر «وُلد»، «ذرّیه»، «اهلبیت»، «آلبیت» به کار رفته، که همه اینها وجود فرزندان و همسر را برای آن حضرت اثبات میکند.
الف:در دعایی که به هنگام وداع سرداب مقدّس وارد شده، چنین امده است: «و صلّ علی ولیک و وُلاتِ عهدک و الائمةِ مِن وُلده...»درود و سلام خود را به ولی امرت و اولیای هم پیمانت و پیشوایان از فرزندانش بفرست.
ب: دعایی را که امام رضا ( علیه السّلام ) تعلیم فرموده که در عصر غیبت خوانده شود چنین است: «بار خدایا! به او درباره خودش و اهلش و فرزندانش و امتش و همه رعیتش عطا بفرما...».
آیا ارتباط با امام زمان(عج) ممکن است، چگونه؟
برقراری پیوند و رابطه بین دو نفر که اصلا یکدیگر را نمیشناسند ممکن نیست، بلکه ارتباط میتواند از جانب یکی از طرفین و با شناخت و علاقه و محبت او نسبت به طرف دیگر آغاز شود و زمینهساز علاقۀ دو جانبه و پیوند دو طرفه بین آنها گردد.
در مورد ارتباط ما با امام زمان(عج)، آنحضرت به عنوان یک طرف این رابطه، ما را به خوبی میشناسد و محبت آنحضرت شامل حال ما میشود؛ اما طرف دیگر این رابطه ما هستیم که اگر امام زمان خود را به درستی شناخته باشیم میتوانیم با او ارتباط داشته باشیم و شایستگی حضور در پیشگاه او را پیدا کنیم، چنانچه در احوال بسیاری از علما و بزرگان و افراد خودساختهی بیادعا این ارتباط وجود دارد.
ارتباط قلبی و حضوری با امام زمان
به عبارت دیگر، ارتباط با امام زمان(عج) به دو صورت قابل تصور است: 1. قلبی، 2. حضوری. این دو نوع ارتباط اگرچه امکانپذیر است؛ اما ارتباط حضوری شرایطی را میطلبد و در واقع ارتباط قلبی و پایبندی به لوازم این ارتباط، میتواند زمینۀ ارتباط حضوری را هم فراهم کند.
در مورد ارتباط ما با امام زمان(عج)، آنحضرت به عنوان یکطرف این رابطه، ما را به خوبی میشناسد، چنانکه در روایات آمده است که آنحضرت همۀ شیعیان را دوست دارد و نسبت به احوال همۀ آنها آگاه است. در روایتی آمده است که امام زمان(عج) خطاب به شیخ مفید فرمود:ما نسبت به احوال شما بیتفاوت نیستیم و یاد شما را فراموش نمیکنیم.
این شناخت و علاقه و محبت در بالاترین درجه است. شما در مورد کدام یک از دوستان خود چنین محبتی را سراغ دارید که همیشه و در همۀ احوال به یاد شما باشد و نسبت به شما احساس وظیفه کند و نسبت به اوضاع و احوال شما بیتفاوت نباشد. پس یکطرف این ارتباط؛ یعنی امام زمان(عج) همیشه منتظر شیعیان و پیروان خود است، تا آنها نیز با یاد او معنای حقیقی رابطه را تحقق بخشند.
طرف دیگر این رابطه ما هستیم، مسلماً کسی که اصلاً امام زمان خود را نشناخته و یا به درستی او را نمیشناسد، اصولاً نمیتواند با او ارتباط داشته باشد. چون هر فرد، ابتدا به فضایل و کرامات و زیباییهای روحی و اخلاقی و احیاناً جسمانی کسی آگاه میشود و بعد از این آگاهی است که محبت و علاقهای نسبت به آن شخص در دل او ایجاد شده و در قلبش احساس تمایل به رابطه با او میکند و در مراحل بعد، احساس خود را با طرف مورد علاقهاش در میان گذاشته و احیاناً طرف مقابل هم اگر او را لایق محبت و دوستی دید، با او رابطه برقرار میکند.
امام(عج) که همۀ شیعیان را دوست دارد، اما آیا ما نیز واقعا او را دوست داریم؟ یا تنها ادعای دوستی داریم؟ آیا ما اصلاً محبت امام زمان(عج) را نسبت به خود شناختهایم تا با او دوست شویم؟
همانطور که بیان شد جریان یک ارتباط از شناخت آغاز میشود و سپس باعث محبت قلبی شده و در نهایت به ارتباط حضوری و تنگاتنگ و صمیمانه میانجامد.
اگر کسی بتواند آن قدر ارتباط عمیق قلبی خود با حضرت را محکم کند که شایستگی حضور در پیشگاه قدس او را پیدا کند، قطعا امکان چنین حضوری برای او فراهم است. ما در احوال بسیاری از علما و بزرگان و افراد خودساختۀ بیادعا میخوانیم که به سر منزل مقصود و نهایت درجۀ یک ارتباط عاشقانه رسیدهاند و حقیقتا به محضر آنحضرت مشرف شدهاند. البته بعضی از آنها هنگام ملاقات حضرت را نشناختند و بعداً متوجه شدند که شخص مورد ملاقات حضرت صاحب الامر(عج) بود. مثل ماجرای حاج علی بغدادی و حاج سید احمد رشتی که ماجرای ایشان در کتاب مفاتیح الجنان نقل شده و داستانهای بسیار دیگر.
اینکه ارتباط با امام مهدی(عج) به دو صورت قابل تصور است: 1. حضوری، 2. قلبی. حال سؤال این است که آیا این دو نوع ارتباط امکانپذیر است؟ برای دریافت پاسخ مناسب هر یک را مستقلا بررسی میکنیم:
ارتباط حضوری: یعنی اینکه شخص به محضر امام حضور فیزیکی پیدا کند. این قسم نیز به دو گونه قابل تصور است:
1-1. امام را ببیند ولی نشناسد: این قسم بنابر روایات برای همه امکان دارد و اتفاق میافتد. شیخ صدوق از یکی از نواب خاص آنحضرت نقل میکند: امام زمان(عج) هر سال در موسم حج شرکت میکند، او مردم را میبیند و میشناسد، ولی مردم او را میبینند و نمیشناسند.
بر این اساس، دیدن حضرت نه تنها امکان دارد، بلکه اتفاق هم میافتد، ولی شاید نتوان چنین چیزی را ارتباط نامید و منظور سؤال کننده هم نباید چنین ارتباط و دیدنی باشد.
1-2. امام را ببیند و بشناسد: در اینکه این نوع ارتباط حضوری؛ یعنی شخص در محضر امام باشد، امام را ببیند و بشناسد امکان دارد یا نه؟ در جواب باید گفت: بله امکان دارد؛ دلیلی ندارد اگر شخصی به لحاظ آمادگی معنوی و دوری از گناه، قابلیت و شایستگی داشته باشد حضرت با او ملاقات نکند! پس این امکان وجود دارد، مگر اینکه مصلحتی در عدم ملاقات باشد. علاوه بر این داستانهای زیادی از علما و بزرگان و اولیا الله نقل شده است که آنها خدمت حضرت رسیدند. بعضی از آنها امام(عج) را در حین ملاقات میشناختند و برخی دیگر بعد از ملاقات متوجه شدند که در محضر امام زمان خود بودند؛ اما ارتباط فقط منحصر به ارتباط حضوری به شکل ملاقات نیست، اگر چه این نوع ارتباط بسیار لذتبخش و مفید است، ولی به راحتی نصیب هر کسی نمیشود. آنچه مهم است ارتباط قلبی و عمل به دستورات آنحضرت در عصر غیبت است.
ارتباط قلبی: یعنی شخصی بدون اینکه در محضر امام حضور فیزیکی داشته باشد، قلب و روحش با امام ارتباط بر قرار کند، اعم از اینکه با زبانش با امام سخن بگوید و برای او دعا کند یا با قلبش سخن بگوید.
آیا چنین ارتباطی ممکن است و اگر ممکن است، چه راههایی برای برقراری بهتر این ارتباط وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت؛ چنین ارتباطی ممکن است. ائمه(ع) در هر حال، در هر زمان و در هر مکان که باشیم صدای ما را میشنوند و از حال ما خبر دارند، ما در اذن دخول حرم ائمه اطهار(ع) میگوییم: گواهی میدهم که تو کلام مرا میشنوی و شاهد موقعیت من هستی.
بر اساس روایات فراوان ائمه و پیامبر اکرم(ص) از حال ما خبر دارند. در همین راستا در داستان اویس قرنی میخوانیم که او علاقۀ زیادی به پیامبر اسلام(ص) داشت، اگر چه بسیار علاقهمند بود که آنحضرت را ببیند، ولی هیچ وقت موفق به دیدار محبوبش نشد و در عین حال پیامبر(ص) از او و از عشقش به خود کاملاً با آگاه بود؛ لذا در روایتی فرمود: "رائحۀ بهشت از جانب قرن میوزد، ای اویس چقدر مشتاق تو هستم. هر کس او را دید سلام مرا به او برساند. آنحضرت در ادامۀ حدیث میفرماید: او هرگز مرا نخواهد دید و بعد از من در رکاب علی(ع) در صفین به شهادت میرسد.
بنابر این، حجت خدا شاهد بر احوال ما است و از آنچه در دل داریم، بر زبان جاری کنیم یا نکنیم، با خبر است؛ لذا ما به راحتی در هر حال میتوانیم با امام خود سخن بگوییم و با او ارتباط داشته باشیم.
در اینجا به ذکر چند رهنمود از حضرت آیت الله بهجت برای نیل و دسترسی به شایستگی ملاقات حضوری یا ارتباط با امام زمان(عج) میپردازیم:
ایشان در پاسخ به سؤال کسانی که خواستار زیارت و ملاقات با امام زمان(عج) هستند میفرماید: زیاد صلوات اهدای وجود مقدسش نمایید، مقرون با دعای تعجیل فرجش(اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم) و زیاد به مسجد جمکران مشرف شوید، با ادای نمازهایش. در جای دیگر در زمینۀ راههای ارتباط با امام زمان(عج) میفرماید: راههای ارتباط با خدا، طاعت خدا و طاعت امام زمان(عج) است و تشخیص آن با تطبیق عمل به دفتر شرع؛ یعنی رسالۀ عملیۀ صحیحه است.وی در جای دیگر در جواب کسی که میپرسد چگونه رابطۀ خویش با اهلبیت(ع) خصوصاً امام عصر را تقویت کنیم، میفرماید: اطاعت و فرمانبرداری از خدا، بعد از شناخت او موجب محبت به او، و محبت به کسانی که خداوند آنها را دوست دارد، میشود که عبارتاند از: انبیا و اوصیا که محبوبترین ایشان به خداوند حضرت محمد و آل او(ع) هستند و نزدیکترین ایشان به ما صاحب الامر(عج) میباشد.
راههای دیگری نیز برای ارتباط با امام زمان(عج) بیان شده از جمله:
دعای سلامتی امام زمان(عج) (اللهم کن لولیک ...).
دعای عهد که امام صادق(ع) فرمود: "هر کس چهل صبح این دعا را بخواند از یاران حضرت مهدی(ع) خواهد بود".
زیارت آل یاسین که در مفاتیح الجنان موجود است و خود حضرت(عج) توصیه فرمود: هر وقت میخواهید به ما توجه کنید این دعا را بخوانید.
زیارت جامعۀ کبیره ذکر شده در مفاتیح الجنان.
بنابراین، میتوان ومیشود با امام زمان(عج) ارتباط برقرار کرد؛ اما با خواستن و سعی و تلاش نیز میتوان هم ارتباط قلبی خود را با آنحضرت را تقویت کرد، و هم با نهایت کوشش و بندگی و دوری از گناهان به حضور حضرت شرفیاب شد. حتی میتوان به جایی رسید که خود حضرت به دیدار انسان بیاید. البته باید به این نکته توجه کرد که اگر کسی این اعمال را انجام داد و باز هم موفق به دیدار نشد، نباید ناامید گردد. باید در کسب آمادگی و شایستگی بیشتر تلاش کند. البته نباید از این مطلب غفلت ورزید که چه بسا انسانی شایستگی لازم را پیدا کند، اما رسیدن به محضر امام به دلایلی به مصلحت او نباشد.
شاید در اینجا این سؤال پیش بیاید که در مورد روایاتی که میگویند مدعیان رؤیت حضرت کذاباند چه میگویید؟
در پاسخ میگوییم: بله، روایاتی وجود دارد با این مضمون که هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه ادعای مشاهده کند دروغگو است.علما و بزرگان در مورد این روایت فرمودند: مراد حضرت از مشاهده، مشاهده با ادعای نیابت خاص است؛ مثل نواب اربعه.
به هر حال این روایت دلالت بر امکان نداشتن ارتباط حضوری با امام نمیکند، بلکه دلالت بر تکذیب ادعای مدعیان رؤیت میکند. ما در احوال هیچیک از بزرگانی که با حضرت ارتباط داشتند ندیدهایم که آنها این ارتباط را برای همه نقل کرده باشند و از آن برای منافع خود استفاده کرده باشند، بلکه در بسیاری از موارد بعد از فوت آنها این داستان برای همه نقل شده است.
بیگمان برای داشتن ارتباط حضوری و رسیدن به این درجۀ قرب به حضرت ولی عصر(عج) باید بسیار تلاش کرد و کارهایی را انجام داد.
نکتهای که در پایان لازم است ذکر شود، اهمیت و نقش ارتباط با آنحضرت در زندگی پیروان امام زمان(عج) است؛ زیرا مسلماً هر قدر کسی با افراد بالاتر از خود از حیث مقامات روحی و اخلاقی و ... ارتباط داشته باشد، سعی میکند تا خود نیز مثل آن شخص شود و یا حداقل خود را به درجۀ او نزدیک کند و این یک نکتۀ روانشناختی است که وجود "الگو" در زندگی نقش مهمی دارد.
جوانی که با امام زمان(عج) ارتباط برقرار میکند، به طور طبیعی سعی میکند خود را به آنچه مورد پسند امام(عج) است نزدیک کند و همین امر در طول زمان باعث پیشرفت روحی او میشود. به این ترتیب این ارتباط میتواند نقش موتور محرک در زندگی او را داشته باشد.
وقتی جوانی به این همه لطف و محبت و کرامت امام زمان(عج) پی ببرد، درصدد برمیآید که قلب و درونش را با او پیوند دهد و همیشه به یاد او باشد. البته این چنین اثر و نقشی منحصر در ارتباط فیزیکی و حضوری نیست و همهی انسانها میتوانند با مطالعۀ ویژگیها، صفات، خصال و سیرۀ آنحضرت از ایشان الگو برداری کرده و خود را به ایشان نزدیک کنند. مطمئناً وسعت وجودی معصوم(ع) آن قدر زیاد است که در هر زمان و مکانی که با او ارتباط قلبی برقرار شود، او نیز به ما توجه کند. همانطور که در زیارات مختلف به این موضوع اشاره شده است: "گواهی میدهم که تو کلام مرا میشنوی و شاهد موقعیت من هستی.
به همین دلیل ما مکلف به دیدن و با جسم به حضور آنحضرت رسیدن نیستیم، هر چند دیدار آن امام معصوم خود سعادت بزرگی است، اما اگر این سعادت نصیب کسی نشد نشان از عدم توجه و عنایت آنحضرت ندارد.
منابع:خبرگزاری مهر، حوزه، اسلام کوئیست