• شهروند خبرنگار
  • شهروند خبرنگار آرشیو
امروز: -
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • علمی و فرهنگی
  • استانها
  • بین الملل
  • ورزشی
  • عکس
  • فیلم
  • شهروندخبرنگار
  • رویداد
پخش زنده
امروز: -
پخش زنده
نسخه اصلی
کد خبر: ۳۲۲۹۶۳۶
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۵
علمی و فرهنگی » معارف
بدون تعارف

انتظاری که بدون تعارف ۳۱ سال طول کشید

این قسمت از برنامه بدون تعارف به مناسبت هفته دفاع مقدس پای صحبت‌های مادر شهیدی نشسته است که ۳۱ سال چشم انتظار فرزندش بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما هفده سال قبل تصویری از مادر شهیدی منتشر شد که قاب عکس پسرش را در دست داشت و با بغض از کاروان شهدای گمنام سراغ او را می‌گرفت.
مادر شهید بهروز صبوری که فرزندش در منظقه سومار به شهادت رسید ۳۱ سال چشم انتظار او بود هیچ وقت نامید نشد تا اینکه خبر شناسایی پیکر پسرش را به او دادند.
این قسمت از بدون تعارف پای صحبت‌های این مادر نشسته که متن آن به شرح زیر است

کد ویدیو
دانلود
فیلم اصلی


مجری: شما رو خیلی‌ها در ایران می‌شناسند.
مهمان: لطف خداست باعث آقا بهروز، شهیدم هستش
مجری: شما چند سال دارید حاج خانم.
مهمان: ۸۰ سال دارم
مجری: خدا حفظ تان کند. اهل کجا هستید؟
مهمان: اهل خدابنده قیدار حومه زنجان میشه
مجری: چند فرزند دارید.
مهمان: ۴ تا فرزند داشتم الان ۳ تا بچه دارم
مجری: آقا بهروز که شهید شد.
مجری: از اون تصویر ماندگار چند سال می‌گذرد.
همان: اون جلوی دانشگاه بود تقریبا ۱۶ یا ۱۷ سال پیش
مجری: عجب صحنه‌ای است حاج خانم
مهمان:به سرباز ماشین حمل پیکر شهدا گفتم که شهید ۱۷ یا ۱۸ ساله از سومار نداری اون سرباز‌ها از ماشین گفتند نه نداریم.
مجری: شما دنبال فرزند شهیدتان می‌گشتید.
مهمان: هر شهیدی که می‌امد من می‌رفتم عکس بهروز را هم با خودم می‌بردم بلکه یک سرنخی از بهروزم پیدا کنم یعنی همه شهدای گمنام مال من هست
مجری: ۳۱ سال منتظر پسرتون بودید
مهمان: ۳۱ سال دنبالش دویدم یک نامه نوشته بود که من در سومار هستم و امدادگر هستم حالم خوبه و اون نامه برای من یک سرنخی بود می‌رفتم به سومار می‌رفتم قدم می‌زدم، ولی نمی‌دونستم کجای خاک سومار هست، ولی می‌دونستم بهروز در سومار هستش
مجری: ​آقا بهروز چند سالش بود که رفتن به جبهه
مهمان: ۱۷ سال و ۲۰ روزش بود سال اخری علوم انسانی می‌خواند.
مجری: شما بهش اجازه دادی
مهمان: بابا اجازه نداد من اجازه دادم باباش گفت نه من نمی‌تونم اجازه بدم اومد دو زانو نشست روبروی من گفت مامان برم ۴۰ روز دیگه من بر می‌گردم دیگه با نگاهش من رو راضی کرد زیر قرآن رد کردم رفت گفت ۴۰ روز دیگه بر می‌گردم ۴۰ روزش شد ۳۱ سال
مجری: به عنوان بسیجی رفت
مهمان: بله بسیجی رفت
مجری: بعد شما ۳۱ سال دنبالش می‌گشتی
مهمان: می‌رفتم سومار خاک سومار را قدم می‌زدم آرام می‌شدم می‌آمدم هلاک بودم اسپند رو آتش بودم الان هشت سال است که من راحتم خداکند همه مادر‌ها مثل من آخر عمری راحت باشند انتظار خیلی سخت است نه تنها من همه مادران گمنام ۳۱ سال دلهره اضطراب خلاصه خدا خودش می‌داند که ما‌ها چی کشیدیم
مجری: با خودت نگفتی کاش اجازه نمی‌دادم بره
مهمان: نه اونو نگفتم، چون دلم می‌خواست که بهروز از من راضی باشد
مجری: پشیمان نشدی؟
مهمان: نه پشیمان نشدم، ولی خوب بعضی وقت‌ها دلم تنگ می‌شد مادر هستم دیگه به دروغ بگم که تنگ نشده؟
مجری: ۸ اسنفد ۹۲ آقا بهروز شناسایی شد پیکرش و خبرش به شما رسید لحظه‌ای که به شما گفتند باورتان شد.
مهمان: اصلا نمی‌دونستم چیکار کنم چی بگم فقط همین طور مونده بودم میشه راسته یعنی به مردم می‌گفتم گریه نکنید، چون بهروز من خودش لطف کرده برگشته دلش برای مامان سوخته برگشته و سال آخر هم عرفه سومار بودم و سومار خیلی زوار دارد افتادم زمین و زانویم به یک شی خورد گریه ام گرفت گفتم بهروز به جان تو به ارواح خاک بابا دیگه نمیام پیر شدم کور شدم دیگه من نمیام دیگه دو ماه بعد اون منو پیدا کرد. الهی که هر جوانانی کت شلوار دامادی بپوشه به حق فاطمه زهرا (س) هیچ خیاطی نمی‌توانست برای بهروز من لباس دامادی بدوزد در خلت رو که باز کردم دیدم بهروز من مثل اربابش سر نداره گفتم فدای امام حسین (ع) کلاس چهارم بود از مدرسه می‌آمد دستش را می‌انداخت به گردنم خستگی اش در می‌رفت گفتم برای آخرین بار دستش را ببوسم یا نازش کنم دیدم بچه ام دست نداره گفتم فدای ابوالفضل خودش هم فدای علی اکبر، ولی گفتم خوب مادرم ساق‌های پایش بود منتهی کمرش بود باز راضی بودم خدا را شکرکردم گفتم مادرم ۳۱ سال دنبالت دویدم من خسته نشدم، ولی تو خسته نباشی
مجری: بعد از ۳۱ سال یک نفس راحت کشیدی
مهمان: نفس چه نفسی آرام هستم اصلا روحم و قلبم آرام شد سمت ما تعدادی از مادرانی هستند که هنوز چشم انتظار بچشون موندن من هم به خدا از آن‌ها خجالت می‌کشم.
مجری: هنوز مادرانی هستند که چشم انتظارند
مهمان: پدر‌ها فوت کردن فقط تعدادی از مادر‌ها هستند که چشم انتظارند
مجری: خدا نکنه یادمان بره این بچه‌ها رو مادران شان رو
مهمان: ببینید این رادیو تلویزیون‌ها و رسانه‌ها باید به جوان‌های آینده بگوید که چه انسان‌هایی و چه کسانی رفتند و مملکت ما سرپا مانده
مجری: اگر الان برگردیم عقب باز هم اجازه میدید بهروز بره
مهمان: الان هم اگر جنگ بشه جوان‌ها به جنگ می‌روند جوان‌ها بی غیرت نیستند میرن، ولی خوب همه نه که همه ۶ تا ۱۰ تا داشتند و کاری کردند برای کشورشون، ولی خوب این‌هایی که دلسوز بودند رفتند این‌ها که مملکت شان را می‌خواستند رفتند
مجری: بهروز را پارتی خودتان نکردید
مهمان: بهروز پارتی دنیای آخرت من هست اولین وصیتم به بهروز این بود آن‌هایی که واقعا برای شهدا کار می‌کنند اول دست آن‌ها را بگیرید ببرید به بهشت بعداً من و بابا رو ببرید به خدا تو خونه هم همین طور باهاش صحبت می‌کنم براش میگم الان خودش هست و همه شما‌ها را می‌بیند.
مجری: ان شاءالله شفیع ما باشد
مهمان: صد در صد این را مطمئین باشید صد در صد
مجری: جلوی شهدا آبرو داری کردیم یا نه در این سال‌ها
مهمان: از ملت ایران ما خانواده‌های شهدا واقعا تشکر می‌کنیم استقبال خوبی از شهدا می‌کنند که ما روح و جسم مان آرام می‌شود حالا با مسئولین کاری ندارم واقعا ملت خوبی داریم.
مجری: مسئولین چی آبرو داری کرده اند.
مهمان: بعضی هاشون آره بعضی هاشون نه
مجری: خدا حفظ تان کند خیلی دعا کنید برای همه
مهمان: زحمتی که شما‌ها می‌کشید ان شاءالله خود شهدا اجرش را بدهد

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
گزارش خطا
Bookmark and Share
X Share
Telegram Google Plus Linkdin
ایتا سروش
عضویت در خبرنامه
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۸
درود بیکران خداوند بر خانواده ی شهداء ، جانبازان ، ایثارگران و ... . فقط می توانم بگویم که بعضی از ماها مسابقه ی بزرگی را در ارتباط با به بدست آوردن پست ، مقام ، ثروت و ... شروع کردیم . ان شاءالله به حق این شهداء از جاده ی خاکی به صراط مستقیم برگردیم .
با سلام. بابت همه ی برنامه های شهدایی و انقلابی تان سپاس گزاریم.
خدا خیرتان بدهد
خوشا به سعادت همه ی شهداء گرانقدرمان و خانواده های گرامی و محترم ایشان.
الحمدلله که شهداء، همیشه حواس شان به ما هست...
به زنده بودنِ شهداء، زنده ایم.
برنامه ی شهدایی تون همیشه نشون داده که "هر هفته" ، هفته ی دفاع مقدس هست.
...
فقط میتونم بگم شهدا شرمنده ایم
نظر شما
آخرین اخبار
مقاومت در غزه نابود شدنی نیست
بررسی ابعاد حقوقی مجروحان و شهدای دفاع مقدس 12 روزه
سوختن ۱۵۰ اصله نخل خرما در شهرستان شادگان
تقویم روز اوقات شرعی گیلان ، ۳۱ تیر ۱۴۰۴
ایرانشهر، بدون مرگ مادر در سه ماه نخست امسال
اختتامیه همایش ملی شعر قدسیان
تقویم و اوقات شرعی سه شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴ به افق قم
مراسم گرامیداشت سرلشکر شهید غلامحسین غیب‌پرور
نصب پنل خورشیدی بر پشت بام های خانه های روستایی
پرچم متبرک حرم مطهر درمنزل شهدای دفاع مقدس ۱۲ روزه
کشف و جمع آوری ۹۱۶ دستگاه ماینر غیر مجاز در تبریز
اعزام هواپیمای آبپاش برای مهار حریق در بخش عراقی تالاب هورالعظیم
وزش باد تهدیدی بر جان جنگل های ابر شاهرود
پبش بینی تداوم هوای گرم و وزش باد در سمنان
کاشت کنجد در مزارع جنوب فارس
میزبانی کیش از اردوی پیش‌فصل تیم فوتبال سایپا
تغییر ساعات کاری ادارات کردستان در روزهای سه شنبه و چهارشنبه
انفجار کنترل‌ شده در تبریز حین عملیات خنثی‌سازی مهمات
اخبارنقاط مختلف چهارمحال و بختیاری در یک نگاه
استقبال خانواده‌ها از کلاس‌های تابستانی فرهنگسرا‌های کیش
  • پربازدیدها
  • پر بحث ترین ها
دستگیری ۲ نفر در پرونده شهادت محیط‌بان
خودروسازان بدهکار؛ داد قطعه‌سازان را درآوردند!
تشریح اقدامات وزارت آموزش و پرورش در دفاع مقدس ۱۲ روزه
سفره‌های زیرزمینی مفیدترند یا سدها؟
ورود بلاکچین به تأمین مالی تولید
تصویب بسته تامین منابع مالی برای بازسازی واحد‌های تولیدی؛ به‌زودی
ثبت ارزش ۹.۴ هزار میلیارد ریالی در فروش روزانه بورس انرژی
بررسی مشکلات ۱۵ واحد تولیدی و صنعتی استان تهران
پاکدامن، نامزد عضویت در کمیته ورزشکاران فدراسیون جهانی شمشیربازی
آتش‌سوزی ۲۰ هکتار از پارک ملی تندوره درگز
مقابله منسجم با قاچاق حیات‌وحش در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست
رئیس فدراسیون تکواندو سفیر ملی صبر شد
نمایشگاه بین المللی صنعت ساختمان؛ ۲۷ مرداد
ایران در جمع ۷ کشور دارای دانش فنی ساخت پوشش نانویی مقره‌های برق درجهان
رئیس جمهور واحد گازی ۱۸۳ مگاواتی نیروگاه نکا را افتتاح کرد
وزیر نیرو: از مردم بابت کاهش فشار آب عذرخواهی می‌کنیم  (۱ نظر)
هشدار عراقچی درباره سوءاستفاده ۳ کشور اروپایی از مکانیسم ماشه  (۱ نظر)